آموزش Cloud+: استقرار ابری، مدل مسئولیت مشترک و مدیریت تغییرات در ابر چه مفاهیمی هستند؟
در چند شماره گذشته، تصویر کلی از مدل رایانش ابری را به شما نشان دادیم و به معرفی اجمالی انواع مختلفی از مدلهای ابری مثل ابرهای خصوصی، عمومی، اجتماعی و ترکیبی و موارد استفاده عمومی و تفاوتهای آنها پرداختیم. دیدیم که مدل IaaS تلاش میکند مولفههای اصلی یک مرکز داده سنتی را تقلید کند و آنها را به عنوان سرویسی برای تسهیل مهاجرت به ابر در اختیار مصرفکنندگان قرار دهد یا مدلهای PaaS و SaaS را داشتیم که انعطافپذیری در استفاده از خدمات، پرداخت هزینهها و غیره را ارائه میدهند. در این مدلها، ارائهدهنده ابر زیرساختهای محاسباتی، ذخیرهسازی و شبکه را مدیریت میکند. نکته مهمی که به عنوان یک داوطلب آزمون Cloud+ باید به آن دقت کنید این است که اگر قصد شرکت در آزمون فوق را دارید، باید دانش خود در ارتباط با این مفاهیم را افزایش دهید.
- ایجاد خطوط مبنا (Creating Baselines)
- مدل مسئولیتپذیری مشترک
- چرا باید به ابر مهاجرت کنیم؟
- اجرای یک استقرار ابری
- مرکز داده در مقابل ابر
- مدیریت تغییرات سرویسهای ابری
ایجاد خطوط مبنا (Creating Baselines)
قبل از مهاجرت به ابر، باید برای جنبههای مختلف زیرساخت فعلی خود خطوط مبنا یا خطمشی تعیین کنید. خط مبناها و خطمشیها باید توسط تیمهای مختلف مرتبط با استقرار ابر، مثل کارشناسان سرور، مجازیسازی، ذخیرهسازی، شبکه، توسعهدهندگان، تیمهای امنیتی، مدیریت و همچنین ارائهدهنده خدمات ابری ایجاد شوند. هنگامی که سند کامل شد، باید به راحتی در دسترس باشد و بهروزرسانی آن به شکل مشخصی امکانپذیر باشد. فرآیند استقرار ابر ماهیت به شدت پویا و تغییرپذیر دارد و اسناد باید دائماً اصلاح و بهروز شوند.
خطوط مبنا موارد مختلفی مانند تعداد پردازنده مرکزی، میزان حافظه اصلی، فضای ذخیرهسازی و… موردنیاز را شامل میشوند. همچنین در مواردی مدت زمان تخمینی اجرای محاورهها روی پایگاههای داده در خط مبنا مورد بررسی قرار میگیرد. خطوط مبنا به شما کمک میکنند نظارت بر زیرساختی که قصد استفاده از آن را دارید و همچنین منابع ابری موردنیاز خود را به شکل دقیقی مشخص کنید.
هنگام ایجاد خطوط مبنا بهتر است اطلاعات را به شکل آماری تهیه کنید و معیارهایی برای خود در نظر بگیرید. اگر معیاری به میزان قابل توجهی بالاتر یا کمتر از آن چیز بود که در سند خطمشی مشخص کردهاید به راحتی قادر به افزایش یا کاهش ظرفیت موردنیاز هستید. اینکار کمک میکند به شکل دقیقتر هزینهها را بررسی کنید. انحراف یک شاخص از خط مبنا واریانس (variance) نامیده میشود.
معیارهایی که زیر نظر میگیرید در نوسان هستند و به مرور زمان تغییر میکنند، بهتر است خطمشیهای بلندمدت و کوتاهمدتی مشخص کنید. فرض کنید یک سرور پایگاه داده در حال اجرا در مرکز داده شما به طور متوسط 70 درصد از زمان CPU را در طول یک روز استفاده میکند، اما زمانی که شخصی یک پرسوجو پیچیده را اجرا میکند این مقدار به مدت زمان 15 دقیقه نزدیک به 90 درصد افزایش پیدا میکند. شما لزوما نمیخواهید هر بار که استفاده از CPU افزایش مییابد، تغییری اعمال کنید، اما ممکن است تمایل داشته باشید این مسئله را بررسی کنید که آیا میانگین استفاده روزانه از CPU تا مثلا 80 درصد افزایش رشد پیدا میکند یا خیر. در چنین شرایطی، داشتن خطوط مبنای بلندمدت و کوتاه مدت، تصویر بهتری از آنچه واقعا در محیط میگذرد در اختیارتان قرار میدهد. نظارت همیشه نیاز به آزمون و خطا دارد.
خطوط پایه به شما کمک میکنند تا نقطه شروعی برای تعیین معیارهای عادی برای محیط خود ایجاد کنید، اما آنها را نباید به عنوان یک اصل ثابت ملاک عمل قرار دهید، زیرا همواره در طول زمان تغییر میکنند. هر ارائهدهنده خدمات ابری معیارهای مختلف در اختیار مصرفکنندگان قرار میدهد که باید فقط روی تاثیرگذارترین معیارها تمرکز کنید.
مدل مسئولیتپذیری مشترک (Shared Responsibility Model)
ارائهدهندگان خدمات ابری بر مبنای مدل مسئولیتپذیری مشترک کار میکنند که مشخص میکند شما مسئول چه چیزی هستید و ارائهدهنده چه مسئولیتی دارد. این مدل بسته به آنچه که قرار است استفاده کنید و پیشنهادات ارائهدهنده خدمات ابری متفاوت خواهد بود. به همین دلیل نحوه تقسیم مسئولیتها در مدلهای مختلف خدمات ابری را بررسی میکنیم.
IaaS
همانطور که “I” در IaaS نشان میدهد، ارائهدهنده ابر مسئول زیرساختهای زیربنایی مانند سختافزارها، هایپروایزر، ذخیرهسازی بلوک و شبکه است. اگر از ماشینهای مجازی استفاده میکنید، مسئولیت سیستم عامل و برنامهها و پیکربندی شبکه مجازی بر عهده شما است که شامل کنترلهای دسترسی به شبکه و مسیریابی IP میشود.
PaaS
در یک سرویس PaaS، شما مسئول برنامههایی هستید که انتخاب میکنید تا در این سرویس اجرا شوند و ارائهدهنده ابر تقریباً مسئولیت همه مولفههایی که برنامه شما به آنها وابسته است یعنی ماشینهای مجازی، سیستمعامل و فضای ذخیرهسازی را بر عهده میگیرد. وقتی صحبت از شبکه میشود، تقسیم مسئولیتها ممکن است متفاوت باشد. ارائهدهنده ابر ممکن است پیشنهاد دهد شبکه را به صورت خودکار برای شما پیکربندی کند و آدرسهای IP عمومی و خصوصی منحصر به فرد و ورودیهای DNS مربوطه را به شما بدهد یا ممکن است پارامترهای پیکربندی شبکه خود را در اختیار شما قرار دهد.
SaaS
در مدل نرمافزار به عنوان سرویس، ارائهدهنده ابر مسئولیت کامل همه چیز، از جمله خود نرمافزار را بر عهده میگیرد. در این حالت، مسئولیت شما محدود به نحوه پیکربندی و استفاده از نرمافزار است. هنگامی که صحبت از مدلهای مختلف رایانش ابری به میان میآید، موضوع مهم این است که مدیریت چه چیزهایی با ما و مدیریت چه چیزهایی با شرکت ارائهدهنده خدمات ابری است. برای روشن شدن بحث به تصویر زیر دقت کنید. در شکل زیر مشاهده میکنید در مدل SaaS مسئولیت مدیریت همه چیز بر عهده ارائهدهنده خدمات ابری است و شما تنها روی دادههای شخصی خود مدیریت دارید. اگر از سمت راست به چپ دقت کنید، به شکل پلکانی هر چه به سمت چپ برویم، مدیریت زیرساخت به شما واگذار میشود.
بهطور طبیعی در مدل درون سازمانی (ON-PREMISES IT)، مدیریت همه چیز بر عهده شما است که شامل دادهها، برنامههای کاربردی، بانکهای اطلاعاتی، سیستم عامل، مجازیسازی، سرورهای فیزیکی، ذخیرهسازی، شبکه و مرکز داده است. مدل اجارهای (Colocation) نیز شباهت زیادی به مدل سازمانی دارد، با این تفاوت که مدیریت مرکز داده (مواردی مثل تامین برق، تجهیزات سرمایشی و محافظت فیزیکی از تجهیزات سختافزاری) بر عهده سازمانی است که فضایی در اختیار شما قرار داده است. با عبور از حالت اجارهای، به یکباره مدیریت شما بر تجهیزات سختافزاری و کانالهای ارتباطی کمتر و کمتر میشود، به صورتی که در نهایت در مدل SaaS شما تنها مصرفکننده هستید.
چرا باید به ابر مهاجرت کنیم؟
به طور کلی، شرکتها با هدف دستیابی به موارد زیر تصمیم میگیرند به ابر مهاجرت کنند.
مقیاسپذیری (Scalability): در یک مرکز داده داخلی، مقیاسپذیری به منابع زیرساختی که شرکت خریداری و مستقر کرده، محدود میشود. در ابر، منابع اضافی را میتوان به سرعت و به راحتی در دست گرفت.
انعطافپذیری (Flexibility): در یک مرکز داده داخلی، انعطافپذیری منابع به دلیل نیاز به خرید، تهیه یا بهروزرسانی لوازم محدود میشود. در فضای ابری، مشتری میتواند به سرعت منابع را برای پاسخگویی به نیازهای کسبوکار اضافه کرده یا حذف کند.
هزینه (Cost): نگهداری از یک مرکز داده گرانتر از یک مرکز داده مبتنی بر ابر است، زیرا یک سازمان بهای تمام زیرساختهای خود را در مرحله اولیه پرداخت میکند. در فضای ابری، میتوان منابع را به اشتراک گذاشت. به این شکل ارائهدهندگان خدمات ابری صرفهجویی قابل ملاحظهای خواهند داشت، زیرا به ندرت پیش میآید که همه مشتریان یک زیرساخت ابری از تمامی منابع به شکل همزمان استفاده کنند.
دسترسپذیری (Availability): در یک مرکز داده داخلی، یک سازمان کنترل کاملی بر زیرساخت خود دارد که میتواند خوب یا بد باشد. در فضای ابری، دسترسپذیری با توافق نامههای سطح خدمات تضمین میشود، در نتیجه ارائهدهنده خدمات ابری تلاش میکند تا این اصل نقض نشود تا مجبور نشود ضرر و زیانی از این بابت به مشتری پرداخت کند.
امنیت (Security): در فضای ابری، ارائهدهنده خدمات ابری مسئول ایمنسازی بخشی از پشته زیرساخت یک سازمان است و احتمالا در انجام این کار مهارت بیشتری نسبت به سازمانها دارند.
اکنون که تا حدودی با مباحث اولیه ابر آشنا شدیم، وقت آن رسیده تا به سراغ مفهوم استقرار منابع محاسباتی در فضای ابری برویم و جنبههای تجاری و غیر فنی از جمله مسائل مبتنی بر پروژه و مدلهای مختلف استقرار ابری که باید در نظر گرفته شوند را بررسی کنیم. اگر در نظر دارید در آزمون گواهینامه CompTIA Cloud+ (CV0-003) شرکت کنید، مطالب چند شماره آینده را به دقت بررسی کنید، زیرا پایه و اساس مفاهیمی هستند که در مقالات آتی به آنها اشاره خواهیم کرد.
اجرای یک استقرار ابری (Executing a Cloud Deployment)
برای انتقال موفقیتآمیز خدمات تجاری به رایانش ابری از مدل معماری مرکز داده سنتی، باید همه مولفههایی که در اجرای یک استقرار ابری نقش دارند را بررسی کنید.
برای اطمینان از اینکه گام اول را درست بر میدارید، اجازه دهید به طور خلاصه توضیح دهیم که اصطلاحات استقرار و مهاجرت به چه معنا هستند. استقرار ابر به معنای قرار دادن منابع در ابر است. استقرار ابری به فعال کردن راهحلهای SaaS (نرمافزار بهعنوان سرویس)، PaaS (پلتفرم بهعنوان سرویس) یا IaaS (زیرساخت بهعنوان سرویس) اشاره دارد که در دسترس کاربران نهایی یا مصرفکنندگان قرار دارد.
برای مثال، اگر چند ماشین مجازی و یک متعادلکننده بار درون سازمانی را به فضای ابری انتقال دهید یک استقرار انجام دادهاید. استقرار لازم نیست پیچیده باشد. حتی اگر فقط از برخی فایلهای موجود در دیسکهای محلی را به فضای ذخیرهسازی شی محور (object storage) ابری انتقال دهید یک استقرار انجام دادهاید.
از سوی دیگر، مهاجرت ابری شامل «انتقال» منابع موجود به ابر است. این منابع ممکن است در مرکز داده شما یا ارائهدهنده خدمات ابری شرکت دیگری قرار داشته باشند. با این حال، جابجایی منابع به معنای واقعی جابجایی سختافزار نیست و ممکن است به معنای جابجایی ماشینهای مجازی نباشد. در واقع، بیشتر مهاجرتها مستلزم استقرار منابع جدید در فضای ابری برای تقلید از منابع موجود و کپی دادهها برای تکمیل فرآیند هستند. به عنوان مثال، فرض کنید که یک ماشین مجازی دارید که میزبان یک پایگاه داده بزرگ است که در یک مرکز داده اجرا میشود. برای انتقال آن به فضای ابری، احتمالا خود ماشین مجازی را انتقال نمیدهید. در عوض، یک ماشین مجازی میزبان پایگاه داده جدید در فضای ابری با مشخصات مشابه یا بهتر میسازید و فایلهای پایگاه داده را روی آن کپی میکنید. در نهایت، شما دو سرور پایگاه داده دارید. یکی در فضای ابری و دیگری در مرکز داده. اینکار مزیت قابل توجهی دارد، زیرا همواره یک کپی از پایگاههای داده مرکز داده خود را روی ابر نگهداری میکنید. بنابراین به جای انتقال واقعی سرور پایگاه داده، یک نسخه جدید ایجاد میکنید.
نکته کلیدی این است که مهاجرت به ندرت یک انتقال بزرگ است و در بیشتر موارد شرکتها ترجیح میدهند یک محیط جدید روی فضای ابری آماده کنند. به دلیل اینکه تفاوتهای قابل توجهی بین ابر و مرکز داده وجود دارد، در بیشتر موارد ممکن است مجبور شوید در طول مهاجرت تغییرات قابل توجهی در سیستم خود اعمال کنید.
مرکز داده در مقابل ابر
کسب و کارها تقریبا برای هر کاری که انجام میدهند به دادهها متکی هستند. صرف نظر از صنعت، دسترسی به دادههای بلادرنگ برای تصمیمگیری، شناسایی الگوهای رفتاری، تجزیه و تحلیلها و موارد دیگر ضروری است. تفاوت اصلی بین ابر عمومی و مرکز داده در مکانی است که دادهها در آن ذخیره میشوند. در یک مرکز داده، دادهها اغلب در محل سازمان ذخیره میشوند.
مرکز داده درون سازمانی میزبان سرور یا مجموعه سرورهای خریداری شدهای هستند که در محل سازمان نگهداری میشوند تا به نیازهای مختلف مثل ذخیرهسازی دادهها پاسخ دهند. برخی کارشناسان بر این باور هستند که معماری فوق دارای نقطه ضعف است. شما باید سختافزار سرور را به همراه تجهیزات شبکه خریداری کنید که هزینه قابل توجهی به سازمان وارد میکند. همچنین، همانند هر فناوری دیگری، سرورها در گذر زمان قدیمی میشوند و نیاز به تعویض دارد. علاوه بر هزینه خرید تمامی تجهیزات، شما باید کارکنانی را برای پیکربندی، سفارشیسازی، مدیریت، نگهداری و ایمنسازی آنها استخدام کنید. این کارکنان باید متخصص باشند و مهارتهای خود را به روز نگه دارند.
در نهایت، برخی از افراد وقتی صحبت از مقیاسپذیری به میان میآید، این مدل را محدود میدانند. مطمئنا، همیشه میتوانید سختافزار موردنیاز را خریدای کنید، اما برای آنلاین کردن سرورهای اضافی به زمان قابل توجهی نیاز دارید که این زمان از دست رفته ممکن است بر تجارت شما تاثیر منفی بگذارد.
البته اتکا به مرکز داده همیشه بد نیست و مزایای خاص خود را دارد. به طور مثال، شما کنترل کاملی بر دادهها و تجهیزات خود دارید. هیچ کس، به جز افرادی که شما مشخص میکنید به سرورها و دادهها دسترسی نخواهد داشت. از آنجایی که شما مالک تجهیزات هستید، دقیقا کنترل میکنید از چه سختافزار و نرمافزاری استفاده میکنید که فرآیند سفارشیسازی را آسانتر میکند. همچنین، همواره این شانس وجود دارد تا به شکلی از تجهیزات قدیمی استفاده کنید.
مدیریت تغییرات سرویسهای ابری
مدیریت تغییرات فرآیند مدیریت تمام جنبههای قابل ارتقا، تعمیرات و پیکربندی مجدد سرویسهای ابری است. هدف نهایی به حداقل رساندن هرگونه اختلال در خدمات است. اگر سابقه کار در حوزه فناوری اطلاعات را داشته باشید، به احتمال زیاد با مفهوم مدیریت تغییر آشنا هستید.
هر سازمانی فرآیند مدیریت تغییرات را به شیوه خودش انجام میدهد که شامل تعریف تغییرات، تعریف برنامهای برای اعمال تغییرات، ایجاد یک طرح پشتیبان در صورت ناموفق بودن تغییر، دریافت تأییدیه و در نهایت ایجاد و آزمایش تغییر است. این فرآیند ممکن است شامل بهروزرسانی اسناد و انجام بررسیها پس از تغییر باشد. مدیریت تغییر یک فرآیند استاندارد در عملیات ابر یا مرکز داده سازمانی است.
مدیریت استقرار و تغییرات مداوم برای پیادهسازی موفقیتآمیز عملیات ابری ضروری است. به همین دلیل است که برای اجرای موفقیتآمیز پروژه و محدود کردن اختلالات در هنگام انجام عملیات باید به اصل مدیریت تغییرات دقت نظر خاصی داشته باشید.
اینکه مدیریت تغییر به چه صورتی باید انجام شود به نیازهای سازمان بستگی دارد. به طور کلی، هر چه سازمان کوچکتر باشد، مدیریت تغییر آسانتر و سریعتر است (اگر اصلا مدیریت تغییرات نیازی باشد). در سازمانهای بزرگتر، مدیریت تغییر فرآیندی خستهکننده و زمانبرتر است. به طوری که در سازمانهای بزرگ، مدیریت تغییر به این صورت است که دپارتمانی درخواست خود را به همراه دلایل آن برای دپارتمان فناوری اطلاعات یا شبکه ارسال میکند. در برخی سازمانها مدیریت تغییر نیازمند یک گردش کامل است. به این صورت که یک طرح آزمایشی و پشتیبان ارائه میشود و جزئیات ریسکهای موجود نیز مورد بررسی قرار میگیرد. همچنین باید مشخص شود چه منابعی مورد نیاز است و تغییر بر عملکرد چه گروههایی تاثیرگذار خواهد بود. در این حالت، باید فهرستی از افراد مسئول که قرار است جنبههای مختلف تغییر را بررسی کنند (مثل مراحل طراحی، پیکربندی، استقرار و اعتبارسنجی) تهیه شود. همچنین، باید تغییرات دیگری که در حال وقوع هستند، بررسی شود تا اطمینان حاصل شود که هیچ تعارضی بین تغییرات در حال اجرا و آینده وجود نخواهد داشت. همچنین، اگر تغییری وابسته به تغییر دیگری است، توالی تغییرات باید به دقت رعایت شود.
متخصصان فناوری اطلاعات اغلب مدیریت تغییر را مانعی بر سر راه پیشرفت میدانند. شایان ذکر است که هدف اصلی مدیریت تغییر، جلوگیری از بروز مشکلات است، چگونه باید اطمینان حاصل کنیم که مدیریت تغییر دقیق و منطقی است؟ پاسخ به ریسکهای موجود بستگی دارد. در بیشتر موارد، اگر بتوانید دلایل محکمی ارائه کنید که تغییرات کمترین تاثیرگذاری بر عملکردهای زیرساخت را به همراه خواهند داشت، قادر خواهید بود تاییده مدیریت را به دست آورید.
تغییر زیرساخت و حرکت به سمت ابر همراه با چالشهایی است و باعث میشود به شکل زنجیرهوار تغییراتی در بخشهای مختلف یک سازمان به وجود آید. به طور کلی، مدیریت تغییرات ابری اشاره به روشها و فرآیندهایی دارد که توسط سازمانها برای برنامهریزی و مدیریت این تغییرات استفاده میشود. از طریق مدیریت تغییر، میتوانید از شرکت خود در برابر برخی از مشکلات و چالشهای معمول مرتبط با انتقال به فضای ابری محافظت کنید. هنگامی که صحبت از مدیریت تغییرات به میان میآید به موارد زیر باید دقت کنید:
مراکزی که دستخوش تغییر میشوند
پذیرش ابر و تغییرات مکرر تاثیرات مختلفی بر بخشهای مختلف سازمان میگذارد. به عنوان مثال، برخی از بخشها ممکن است تنها از ابر برای ذخیرهسازی به عنوان جایگزینی برای استوریجهای قدیمی استفاده کنند، در حالی که برخی دیگر از منابع ابری به شکل گستردهای در ارتباط با عملیاتی نظیر دوآپس (DevOps) استفاده میکنند. همچنین، نباید مشتریانی که از محصولات شما استفاده میکنند را فراموش کنید. هر یک از موارد فوق، الزامات خاص خود را دارند و باید به گونهای متفاوت برای آنها برنامهریزی کرد.
انطباق تغییر میکند
هنگام استفاده از ابر، سازمان شما ممکن است مجبور شود سیاستهای داخلی جدیدی برای کارمندان تنظیم کند که روی مبحث انطباق تاثیرگذار خواهد بود. به عنوان مثال، اگر سازمان شما بر مبنای خطمشیهای PCI، GDPR یا HIPAA رفتار کند، بخشی از مدیریت تغییر شامل پیشبینی این مسئله است که چگونه این مقررات بر انتقال و استفاده از ابر تاثیرگذار هستند. همچنین باید خطمشیهایی در ارتباط با نحوه استفاده از ابر برای کارمندان تعریف کنید، به این صورت که هیچ کارمندی نباید در حساب ابری کاری خود فایلهای شخصی که دارد را آپلود کند.
تغییر اهداف
تعیین اهداف برای نحوه انتقال و بهینهسازی استفاده از ابر ضروری است، اما بدون برنامهریزی دقیق، مدیریت تغییرات فرآیند دشواری خواهد بود. درک درست مفهوم مدیریت تغییر در سازمان میتواند به شما در انتخاب اهداف مناسب و تصمیمگیری در مورد نحوه پیگیری و اجرای آنها کمک کند. هرچه شفافیت بیشتر شود، سازمان با کمترین دردسر از مزایای ابر بهره خواهد برد.
به عنوان بخشی از برنامه مهاجرت، مهم است که همه ذینفعان در جریان کم و کیف امور قرار بگیرند. برای این منظور باید جداول زمانی آماده کنید و هر تغییری که پتانسیل تأثیرگذاری بر عملیات موجود در سازمان را دارد در جدول درج کنید. به طور مثال، تغییرات ممکن است روی گروههای خارج از عملیات فناوری اطلاعات مثل امور مالی، تولید، منابع انسانی و سایر دپارتمانها تاثیرگذار باشد. در نتیجه این بخشها نیز باید در جریان تغییرات قرار بگیرند.
در بیشتر سازمانهای متوسط تا بزرگ، یک گروه رسمی بررسی تغییرات برای مدیریت و تایید همه تغییرات تشکیل میشود. این کمیته اغلب متشکل از مدیران، معماران و نمایندگان همه ذینفعان پروژه است. گاهی اوقات این گروه را هیئت مشورتی (advisory board) تغییر مینامند.
مسئولیت گروه بررسی تغییرات، مدیریت ریسک و اطمینان از این مسئله است که هیچ تغییری خارج از چارچوب برنامهریزی نشده است اتفاق نخواهد افتاد. یکی از مزیتهای داشتن چنین گروهی دستیابی به چشمهای دقیق و روشن، زمانی است که تغییر جدیدی پیشنهاد میشود و ممکن است مسائلی در نظر نگرفته شده باشند. به طور معمول، هنگام مدیریت تغییرات سوالات زیر مطرح میشود:
تغییر قرار است چه کاری انجام دهد؟
چه خطراتی در هنگام اجرا یا عدم اجرای تغییر وجود دارد؟
چه بخشهای عملکردی قرار است در اجرای این تغییر نقش داشته باشند؟
چقدر طول میکشد تا تغییر را اجرا کنید و تأیید کنید که تغییر مطابق انتظار انجام شده است؟
در صورت لزوم، چه مدت طول میکشد تا تغییر لغو شده و همه چیز به حالت اولیه بازگردند؟ گروه بررسی تغییرات ممکن است تاثیری که تغییر ممکن است بر عملیات در حال انجام، توافقنامههای سطح خدمات با مشتریان شما و هزینههایی که تحمیل میکند و غیرقابل پیشبینی هستند را در نظر بگیرد. در چنین شرایطی هر درخواست تغییر توسط تیم بررسی تغییرات تایید، رد یا برای بررسی بیشتر بازگردانده میشود.