آموزش رایگان ccna enterprise؛ قسمت 13: تفاوت بسته، سگمنت، فریم و داده
در مقالات اخیر آموزش ccna، به بررسی لایههای مختلف مدل osi پرداخته و انواع لایهها و وظایفشان را بررسی کردیم. در این مقاله مباحث مربوط به لایه «پیوند داده» را دنبال میکنیم و به آدرسدهی و بررسی انواع ارتباطات در این لایه میپردازیم. در نهایت آخرین لایه مدل osi یعنی لایه «فیزیکی» را بررسی میکنیم. با فالنیک همراه باشید.
لایه پیوند داده نحوه دسترسی یک مولفه شبکه به رسانهای که به آن متصل است، نوع فریم رسانه و روش انتقال را مشخص میکند. این فریم شامل فیلدها و مولفههایی است که لایه پیوند داده برای برقراری ارتباط با دستگاهها روی همان رسانه یا توپولوژی لایه دو استفاده میکند. این ارتباط فقط برای مولفههایی که روی سگمنت شبکه یکسان و رسانه لایه پیوند داده یکسانی قرار دارند ایجاد شده و معتبر است. در نتیجه برای برقراری ارتباط با تجهیزاتی که درون شبکههای دیگری قرار دارند باید از یک روتر استفاده کرد.
فهرست محتوا
آدرسدهی لایه پیوند داده
لایه پیوند داده از آدرسهای MAC برای برقراری ارتباط استفاده میکند. در شبکههای LAN، هر دستگاه شبکه برای برقراری ارتباط با سایر دستگاهها در همان شبکه یا توپولوژی به یک آدرس MAC منحصر به فرد نیاز دارد. مکآدرس 48 بیت طول دارد و به صورت یک عدد هگزادسیمال با طول 12 کاراکتر نمایش داده میشود. برای سهولت خواندن، مکآدرسها در قالب هگزا دسیمال و شبیه به FFFF.FFFF.FFFF نشان داده میشوند. علاوه بر این ممکن است مک آدرسها را در قالب FF:FF:FF:FF:FF:FF (به دو نقطه دقت کنید) نیز مشاهده کنید که نمایش مرسوم آدرسها است.
از آنجایی که مکآدرسها از اعداد هگزادسیمال استفاده میکنند، در سیستم هگزادسیمال از 0 تا 0 و A تا F برای نمایش اعداد استفاده میشود. به عنوان مثال، مقدار هگزادسیمال A در سیستم دهدهی برابر با 10 است.
نکته امتحانی
برای آزمون، باید به خاطر داشته باشید که آدرسهای MAC با هدف شناسایی دستگاهها در لایه 2 استفاده میشوند و کاملا منحصربهفرد هستند. آدرسهای MAC در یک دامنه پخشی باید حتما منحصر بهفرد باشند، زیرا دامنه پخشی میزبان دامنههای برخورد متصل به لایه دو است. دقت کنید که آدرسهای MAC ارتباط بین دستگاههای مختلف در یک شبکه فیزیکی (لایه دو) را امکانپذیر میکنند.
هر سازنده کارت شبکه یک شناسه فروشنده 24 بیتی منحصر بهفرد به محصول خود اختصاص میدهد که نه تنها معرف سازنده کارت شبکه است، بلکه برای انجام فعالیتهای تحت شبکه از آن استفاده میشود. این شناسههای منحصر بهفرد هر کدام نیمه اول یک آدرس MAC را تشکیل میدهند. شش رقم اول معمولاً شناسه منحصر به فرد سازمانی (OUI) (سرنام organizationally unique identifier) نامیده میشود. به عنوان مثال، یکی از مقادیر OUI سیسکو 0000.0C است. شش رقم آخر برای نشان دادن کارت رابط شبکه (NIC) استفاده میشوند که منحصر به فرد و مرتبط با مقدار OUI استفاده است. بهلحاظ تئوری، هر کارت شبکه یک مکآدرس منحصر به فرد دارد، اما در دنیای واقعی ممکن است، اینگونه نباشد. بهطور مثال، یک هکر ممکن است یک مکآدرس را جعل کند تا بتواند به شبکهای متصل شود یا کاربر این شناسه را تغییر دهد (اگر سازنده اجازه انجام اینکار را بدهد). با اینحال، آنچه که اکنون باید بدانید این است که هر یک از دستگاههای تحت شبکهای که از آنها استفاده میکنید یک آدرس MAC منحصر به فرد دارند که در همان شبکه مورد استفاده قرار میگیرد. همانگونه که اشاره کردیم، کاربران میتوانند آدرس سختافزاری برخی از تجهیزات را تغییر دهند، در حالی که برخی دیگر اجازه اینکار را نمیدهند.
نکته امتحانی
برای آزمون CCNA به خاطر داشته باشید که 24 بیت اول یک آدرس MAC به عنوان OUI شناخته میشود، که یک مقدار منحصر به فرد است که به عنوان اولین قسمت از آدرس MAC برای همه کارتهای رابطِ ایجاد شده توسط فروشنده استفاده میشود.
انواع ارتباطات در شبکه
در دنیای شبکه انواع مختلفی از ارتباطات وجود دارد و هر یک از آنها از روش خاصی برای آدرسدهی و توضیح این موضوع که چه کسی پیام را ارسال کرده استفاده میکنند. هر فریم لایه پیوند داده شامل دو آدرس MAC است:
- مک آدرس مبدا ماشینی که فریم را ایجاد میکند.
- مک آدرس مقصد دستگاه یا دستگاههایی که قرار است فریم را دریافت کنند.
در جدول زیر سه نوع کلی از ارتباطات را مشاهده میکنید.
1. تکپخشی/یونیکست (Unicast)
فریمی که یک مکآدرس تکپخشی مقصد دارد تنها برای برقراری ارتباط با یک مولفه شبکه در یک سگمنت در نظر گرفته شده است. در قسمت بالایی شکل زیر نمونهای از ارتباط unicast را مشاهده میکنید. در این مثال، PC-A یک فریم اترنت با یک مک آدرس مقصد ایجاد میکند که حاوی آدرس PC-C است. وقتی PC-A این فریم لایه پیوند داده را روی رسانه انتقال قرار میدهد، همه دستگاههای موجود در آن سگمنت آنرا دریافت میکنند، اما همه به غیر از PC-C فریم را دور میاندازند، زیرا برای آنها ارسال نشده است. بنابراین، همانگونه که مشاهده میکنید در اینجا یک ارتباط یکبهیک برقرار میشود.
2. چندپخشی (Multicast)
برخلاف آدرس تکپخشی، ارتباطات چندپخشی نشاندهنده ارتباط گروهی از دستگاهها در یک سگمنت هستند. یکی از موضوعات جالب در ارتباط با رویکرد چندپخشی این است که عضویت در یک گروه حالت پویا دارد، دستگاهها میتوانند به گروه چندپخشی ملحق شوند و از آن خارج شوند. قسمت میانی شکل بالا نمونهای از ارتباطات چندپخشی را نشان میدهد. در تصویر فوق دقت کنید که مکانیزم چندپخشی امکان برقراری ارتباط با چند سیستم و نه همه سیستمها را میدهد.
3. همهپخشی (Broadcast)
یک پیام همهپخشی به تمام سیستمهای موجود در شبکه ارسال میشود. بخش پایین شکل بالا نمونهای از این تکنیک را نشان میدهد. در این مثال، PC-A یک آدرس پخشی را در قسمت مقصد فریم لایه پیوند داده قرار میدهد. در اینجا آدرس پخشی در فرمت FF:FF:FF:FF:FF:FF نشان داده میشود. پس از آنکه همه چیز آماده شد، فریم روی رسانه ارسال میشود. در این مثال دقت کنید که کامپیوترهای B، C، D، E و F پیام پخشی را دریافت میکنند و همه آنرا پردازش میکنند. یک دستگاه شبکه دو فریم را پردازش میکند: فریمهایی که برای مک آدرس خود تعیین شدهاند و فریمهایی که برای آدرس پخشی (FF:FF:FF:FF:FF:FF:FF) تعیین شدهاند.
لایه یک مدل osi: لایه فیزیکی
لایه پایینی سلسله مراتب OSI تنها در ارتباط با انتقال بیتهای داده در داخل و خارج از رسانه شبکه است. این موضوع شامل توپولوژی (ساختار) فیزیکی شبکه، جنبههای الکتریکی و فیزیکی رسانه مورد استفاده، رمزگذاری و زمانبندی ارسال و دریافت بیت است.
در مثال ما، هنگامی که لایه شبکه آدرسهای منطقی را ضمیمه کرد و دادهها را به لایه پیوند داده ارسال کرد، جاییکه آدرسهای MAC اضافه شدند و دادهها به سیگنالهای الکتریکی تبدیل شدند، در ادامه دادهها را به لایه فیزیکی انتقال میدهد تا از طریق رسانه ارتباطی ارسال شوند. در سیستم دریافتکننده، لایه فیزیکی دادهها را از رسانه انتقال دریافت کرده و به لایه پیوند داده تحویل میدهد، جایی که با خواندن مکآدرس مقصد اطمینان حاصل میشود که بستهها برای مقصد درست ارسال شدهاند.
نکته امتحانی
برای آزمون CCNA به خاطر داشته باشید که هر چیزی که با سیگنال الکتریکی کار میکند در لایه یک مدل OSI اجرا میشود. این موضوع شامل کابلهای شبکه و کانکتورها میشود.
لایه فیزیکی مسئول رسیدگی به جنبههای فیزیکی یک اتصال شبکه است و موارد زیر را شامل میشود:
- نوع رابط مورد استفاده در دستگاه شبکه.
- نوع کابلی که برای اتصال دستگاهها استفاده میشود.
- کانکتورهای مورد استفاده در هر انتهای کابل.
- الگوهای پین استفاده شده برای هر یک از اتصالات روی کابل.
- کدگذاری یک پیام روی سیگنال با تبدیل ارقام باینری به یک نمایش فیزیکی بر اساس نوع رسانه، مانند الکتریکی برای مس، نور برای فیبر، یا موج رادیویی برای بی سیم.
نوع رابط یا همان کارت شبکه میتواند یک کارت فیزیکی باشد که در یک کامپیوتر قرار میگیرد و ممکن است کارت اترنت گیگابیتی یا یک رابط ثابت روی روتر مانند یک پورت اترنت گیگابیتی در روتر سیسکو 1921 باشد.
یکی دیگر از وظایف لایه فیزیکی رسیدگی به نحوه تبدیل اطلاعات باینری به سیگنال لایه فیزیکی و بالعکس است. بهعنوان مثال، اگر کابل از مس به عنوان رسانه انتقال استفاده کند، لایه فیزیکی چگونگی تبدیل 1s و 0s باینری را با استفاده از سطوح مختلف ولتاژ به سیگنالهای الکتریکی تعریف میکند. اگر کابل از فیبر استفاده میکند، لایه فیزیکی نحوه نمایش 1s و 0s را با استفاده از یک دیود ساطع نور (LED) یا لیزر با فرکانسهای نوری متفاوت تعریف میکند.
دستگاههای فعال در مدل osi
هنگام عیبیابی مولفههای شبکه، یک تکنسین شبکه باید درک قوی از لایههای مدل OSI داشته باشد تا این فرآیند در زمان کمتری انجام شود. جدول زیر دستگاههایی است که در سه لایه مدل مرجع OSI کار میکنند را نشان میدهد.
نکته امتحانی
برای آزمون به خاطر داشته باشید که هر فناوری که با آدرسدهی منطقی یا مسیریابی سر و کار دارد در لایه سه اجرا میشود، هر چیزی که با آدرس MAC کار میکند در لایه دو اجرا میشود و هر چیزی که با سیگنال الکتریکی کار میکند در لایه یک اجرا میشود.
کپسولهسازی و از کپسوله خارج کردن (Encapsulation and De-encapsulation)
اصطلاح «کپسولهسازی داده» یعنی هنگام انتقال دادهها از هفت لایه مدل OSI، اطلاعات سرآیند به پیام اضافه میشود. مثلاً زمانی که اطلاعات به لایه چهار مدل OSI میرسد، یک سرآیند لایه چهار اضافه میشود که حاوی اطلاعات پروتکل برای آن لایه، مانند شماره پورت است. بهطوری که در سیستم ارسالکننده، سرآیند مربوط به لایه چهار اضافه شده و سپس دادهها به لایه سه منتقل میشوند، جایی که سرآیند لایه سه به سمت چپ دادهها و سرآیند لایه چهار اضافه میشود. سرآیند لایه سه حاوی اطلاعات پروتکل لایه سه، مانند آدرس منبع و مقصد لایه سه است. هنگامی که سرآیند لایه سه اعمال شد، پیام به لایه دو منتقل میشود، جایی که سرآیند لایه دو اختصاص داده میشود که شامل مکآدرسهای مبدا و مقصد (آدرسهای لایه دو) است.
در سیستم دریافتکننده، پیام به مدل OSI ارسال میشود. سیستم دریافتکننده سرآیند لایه دو را حذف میکند و مکآدرس مقصد را میخواند تا مطمئن شود که سیستم تعیینشده، مقصد پیام است. هنگامی که سرآیند لایه دو خوانده شد، پیام به پروتکل لایه سه ارسال میشود که سرآیند لایه سه را میخواند. درست به همان صورتی که در شکل زیر مشاهده میکنید. فرآیند کپسولهزدایی در هفت لایه مدل OSI ادامه مییابد تا همه اطلاعات بهطور کامل و صحیح انتقال پیدا کنند.
بهطور کلی، واحد داده پروتکلPDU (سرنام Protocol Data Unit) دادهها را هنگام عبور از هر لایه از مدل OSI توصیف میکند، زیرا در هر لایه، یک سرآیند جدید به دادهها اضافه میشود. بهعنوان مثال، زمانیکه دادهها از لایه نشست به لایه انتقال ارسال میشوند، لایه انتقال، PDU داده را با افزودن یک سرآیند لایه چهار کپسوله میکند. در این مرحله، دادهها یک بخش (Segment) نامیده میشوند.
همانطور که اطلاعات PDU منتقل میشود، هر لایه سرآیند خود را اضافه میکند. در هر لایه که سرآیندی جدید به دادهها افزوده میشود از اصلاح دیگری برای توصیف بهتر این فرآیند استفاده میشود. به عنوان مثال، هنگامی که سرآیند لایه سه اضافه میشود، دادهها دیگر یک سگمنت نامیده نمیشوند. اکنون یک بسته (Packet) نامیده میشوند.
به همین ترتیب، هنگامی که اطلاعات سرآیند لایه دو اضافه میشود، دادهها به عنوان یک فریم (Frame) شناخته میشوند.
درک این موضوع برای شما ضروری است، زیرا وقتی بخشهای آتی این دوره را بخوانید، متوجه میشوید که ما هنگامی که یک سوییچ در لایه دو کار میکند از اصطلاح بسته استفاده نمیکنیم و به جای آن از اصطلاح فریم استفاده میکنیم.
لایههای مدل مرجع OSI | اصطلاحات PDU |
لایههای کاربرد، ارائه، نشست | Data |
لایه انتقال | Segment |
لایه شبکه | Packet |
لایه پیوند داده | Frame |
لایه فیزیکی | Bits |
نکته امتحانی
برای موفقیت در آزمون CCNA باید توضیح اصطلاحات PDU نشان داده شده در جدول بالا را بدانید و به خاطر داشته باشید که رایانهها با دادهها به صورت باینری (بیت) کار میکنند. آشنایی با این مفاهیم در دنیای واقعی و به ویژه در هنگام خواندن مطالب فنی کمک زیادی میکند.
پس از رسیدن به لایه فیزیکی، بیتهای فریم لایه پیوند داده به یک سیگنال لایه فیزیکی که یک ولتاژ، منبع نور، موج رادیویی یا منبع دیگر با توجه به نوع رسانه فیزیکی که استفاده میشود، تبدیل میشوند. هنگامی که مقصد اطلاعات را دریافت میکند، از طریق یک فرآیند معکوس کار از کپسوله خارج کردن اطلاعات را انجام میدهد و سرآیندها و دنبالههای (trailers) اطلاعات PDU را در هر لایه حذف میکند، زیرا اطلاعات از لایهای به لایه دیگر مدل OSI منتقل میشود.
شکل زیر نمونهای از فرآیندهای مورد استفاده برای کپسوله کردن و از کپسوله خارج کردن PDUها در حین انتقال دادهها از لایهها را نشان میدهد. در این مثال، به خوبی نشان داده شده که چگونه لایههای کاربرد، ارائه و نشست PDU دادهها را ایجاد میکنند. همانطور که این اطلاعات از لایهای به لایه دیگر منتقل میشود، هر لایه سرآیند مخصوص به خود را اضافه میکند (احتمالاً دنبالهای نیز اضافه میشود که در اکثر پروتکلهای لایه دو وجود دارد).
پایین رفتن از پشته پروتکل (Protocol Stack)
در شکل بالا نحوه ارسال اطلاعات از PC-A به PC-B را مشاهده میکنید. در این مثال، فرض کنید که لایه پیوند داده اترنت و لایه فیزیکی مس است.
اولین چیزی که در PC-A اتفاق میافتد این است که کاربر، با نشستن در مقابل رایانه، نوعی اطلاعات یا داده ایجاد میکند و سپس آنرا به مکان دیگری (PC-B) میفرستد. این فرآیند اشاره به ورودی واقعی کاربر (لایه کاربرد) و هرگونه اطلاعات قالببندی (لایه ارائه) دارد. سپس برنامه (یا سیستم عامل) در لایه نشست تعیین میکند که آیا دادههایی که کامپیوتر محلی قصد ارسال آنها را دارد متعلق به مقصد مورد نظر هستند یا خیر. در این مثال، کاربر در حال ارسال اطلاعات به PC-B است. ما فرض میکنیم که کاربر در حال اجرای یک اتصال telnet است.
لایه نشست تعیین میکند که دادهها قرار است برای یک سیستم راه دور ارسال شود و لایه انتقال مسئولیت ارسال اطلاعات را بر عهده دارد. برای این منظور در یک اتصال Telnet از پروتکل TCP/IP و اتصالات قابل اعتماد (TCP) در لایه انتقال استفاده میکند که دادههای لایههای بالاتر را در یک سگمنت مشخص میکنند. با استفاده از پروتکل TCP، فقط یک سرآیند به سگمنت اضافه میشود که حاوی اطلاعاتی مانند شماره پورت مبدا و مقصد است.
نکته
بر اساس استانداردهای RFC، شماره پورت منبع TCP یا UDP واقعاً باید بالاتر از 49151 باشد، اما سیستمعاملها از این استاندارد پیروی نمیکنند. در بسیاری از موارد، شماره پورت منبع بالاتر از 1023 است.
لایه انتقال، سگمنت را به لایه شبکه منتقل میکند که سگمنت را به بسته تبدیل میکند. در اینجا بسته یک سرآیند اضافه دارد که حاوی اطلاعات آدرسدهی منطقی لایه سه (آدرس منبع و مقصد) و اطلاعات دیگری مانند پروتکل لایه بالادستی است که این اطلاعات را ایجاد کرده است. در این مثال، TCP این اطلاعات را ایجاد کرده است. PC-A آدرس آیپی خود را به عنوان آدرس منبع در بسته و آدرس آیپی PC-B را به عنوان مقصد قرار میدهد. رویکرد فوق به مقصد، در لایه شبکه، کمک میکند تا تعیین کند که آیا بسته برای خودش است و کدام فرآیند لایه بالادستی باید سگمنت را مدیریت کند. دقت کنید، در پشته پروتکل TCP/IP، اصطلاحات بسته و دیتاگرام به جای یکدیگر برای توصیف PDUها استفاده میشوند. بسیاری از پروتکلها در پشته پروتکل TCP/IP دخیل هستند که از آن جمله باید به موارد زیر اشاره کرد:
- پروتکل تفکیک آدرس (ARP)
- TCP
- UDP
- پروتکل کنترل پیام اینترنتی (ICMP)
- اولین مسیر کوتاه باز (OSPF)
- پروتکل مسیریابی دروازه پیشرفته داخلی (EIGRP)
- و …
در ادامه لایه شبکه بسته را به لایه پیوند داده ارسال میکند. لایه پیوند داده، بسته را با افزودن سرآیند و دنباله در یک فریم محصور میکند. مولفههای مهمی که در سرآیند فریم اترنت قرار میگیرند، آدرسهای MAC مبدا و مقصد و مقدار توالی جمع کنترلی فیلد FCS هستند تا مقصد بتواند این موضوع را تشخیص دهد که آیا فریم هنگام دریافت معتبر است یا خراب شده است. در این مثال، PC-A آدرس MAC خود را در فریم فیلد مبدا و مک آدرس PC-B را در قسمت مقصد قرار میدهد.
در ادامه فریم لایه پیوند داده به لایه فیزیکی منتقل میشود. در این مرحله، به یاد داشته باشید که مفهوم «PDUs» یک مفهوم انسانی است که ما روی دادهها قرار دادهایم تا آنها را برای ما خواناتر کند و همچنین به رساندن اطلاعات به مقصد کمک کند. با این حال، از دیدگاه یک کامپیوتر، دادهها تنها مجموعهای از مقادیر باینری، 1 و 0 یا بیت هستند. لایه فیزیکی این بیتها را بر اساس نوع کابل یا اتصال به یک ویژگی فیزیکی تبدیل میکند. در این مثال کابل، یک کابل مسی است، بنابراین لایه فیزیکی بیتها را به ولتاژ تبدیل میکند. یک سطح ولتاژ برای مقدار بیت 1 و یک سطح ولتاژ متفاوت برای 0.
بالا رفتن از پشته پروتکل
هنگامی که کامپیوتر مقصد سیگنالهای لایه فیزیکی را دریافت کرد، لایه فیزیکی سطوح ولتاژ را به نمایش دودویی آنها برمیگرداند و این مقادیر بیت را به لایه پیوند داده ارسال میکند.
لایه پیوند داده مقادیر بیتی را دوباره در چارچوب پیوند داده اصلی (اترنت) جمع میکند. آداپتور شبکه فیلد FCS را بررسی میکند تا مطمئن شود فریم معتبر است. علاوه بر این، آدرس MAC مقصد را بررسی میکند تا مطمئن شود که فریم اترنت برای خودش در نظر گرفته شده است. اگر مکآدرس مقصد با مکآدرس خودش مطابقت نداشته باشد یا آدرس «چندپخشی» یا «همهپخشی» نباشد، کارت شبکه فریم را رها میکند. در غیر این صورت، فریم را پردازش میکند. در این مورد، کارت شبکه بررسی میکند که بسته از نوع یک بسته TCP/IP است یا خیر. اگر پاسخ مثبت باشد، اطلاعات فریم اترنت را حذف میکند (کپسوله میکند) و بسته را به پشته پروتکل TCP/IP در لایه شبکه ارسال میکند.
در ادامه لایه شبکه آدرس مقصد منطقی در سرآیند بسته را بررسی میکند. اگر آدرس منطقی مقصد با آدرس خودش مطابقت نداشته باشد یا یک آدرس چندپخشی یا همهپخشی نباشد، لایه شبکه بسته را حذف میکند. اگر آدرس منطقی مطابقت داشته باشد، لایه شبکه مقصد اطلاعات پروتکل را در سرآیند بسته بررسی میکند تا تعیین کند کدام پروتکل باید بسته را مدیریت کند. در این مثال، آدرس منطقی مطابقت دارد و پروتکل به عنوان TCP تعریف شده است. بنابراین، لایه شبکه اطلاعات بسته را حذف میکند و سگمنت را به پروتکل TCP در لایه انتقال منتقل میکند.
پس از دریافت سگمنت، لایه انتقال میتواند بسته به اینکه آیا این یک اتصال قابل اعتماد یا غیرقابل اعتماد است، کارهای زیادی انجام دهد. در این مثال، لایه انتقال، شماره پورت مقصد را در سرآیند سگمنت بررسی میکند. در مثال ما، کاربر PC-A از telnet برای انتقال اطلاعات به PC-B استفاده میکند، بنابراین شماره پورت مقصد 23 است. لایه انتقال این شماره پورت را بررسی میکند و متوجه میشود که دادههای کپسوله شده باید به برنامه telnet ارسال شوند. توجه داشته باشید که همواره یک ارتباط منطقی بین دو لایه از دو دستگاه صورت میگیرد. به عنوان مثال، یک ارتباط منطقی در لایه انتقال بین PC-A و PC-B اتفاق میافتد. درست مشابه همین اتفاق در لایههای شبکه و پیوند داده نیز رخ میدهد.