آموزش رایگان cisco ccna ؛ قسمت هشتم: آشنایی با کابل ها در شبکه
در ادامه مقالات آموزش شبکه ccna در این قسمت با انواع کابلهای مورد استفاده در شبکههای کامپیوتری آشنا میشویم و ویژگی و کاربردهای کابلهای شبکه را بررسی میکنیم. با فالنیک همراه باشید.
- دسته بندی های کابل کشی مسی
- تقسیم بندی کابل های درهم تنیده شده بدون محافظ utp
- دسته بندی کابل های utp
- کانکتورهای کابل های utp
- استانداردهای کابل کشی
- آماده سازی کابل straight
- مشکلات کابل straight و رفع آن
- کاربرد کابل کراس اور crossover
- نکات فنی کابل کشی
- کابل کشی فیبر نوری
- فیبرنوری چند حالته
- فیبرنوری تک حالته
- تکنیک تقسیم طول موج
- اصطلاحات پرکاربرد فیبر نوری
- شاخص شکست (IOR)
- ضریب تلفات (loss factor)
- خمِش میکرو (Micro bending)
- خمش ماکرو (Macrobending)
- استاندارد انتقال سیگنال فیبر
- اتصالات رایج sonet و sdh
- رایجترین اتصالدهندههای فیبر نوری
شبکههای محلی معمولا از کابلهای مسی یا فیبر نوری استفاده میکنند. کابلهای مسی شامل رشتههای مسی هستند که ولتاژ الکتریکی از طریق آنها انتقال داده میشود. در کابلکشی فیبر نوری از دیودهای ساطع کننده نور (LED) و امواج لیزر برای انتقال دادهها استفاده میشود. هستهی (Core) کابلهای فیبر نوری از جنس شیشه است که امواج نوری را انتقال میدهد. کابلهای فیبر نوری گزینه مناسبی برای انتقال بستههای اطلاعاتی به فواصل دور هستند، به ویژه آنکه از لیزر برای انتقال سریع و مطمئن دادهها استفاده میشود.
در این شیوه انتقال، نور نقش تعدیلکننده و نمایشدهنده صفرها و یکهای باینری را دارد. اگر نور روی سیم باشد، وضعیت 1 است و اگر نور وجود نداشته باشد، وضعیت 0 است. با مطالعه مقاله فیبر نوری چیست و چگونه کار میکند و چه کاربردی دارد؟ میتوانید اطلاعات دقیقی از شبکهی فیبر نوری به دست بیاورید.
دسته بندی های کابل کشی مسی
در مقام مقایسه میان مس و فیبر، این کابلکشی مسی است که هزینه کمتری دارد. در چند دهه گذشته، تغییرات زیادی با هدف بهبود عملکرد کابلهای شبکه انجام شد تا کارشناسان شبکه بتوانند برای پیادهسازی شبکههای مختلف از کابلهای درستی استفاده کنند. میتوان از موارد زیر به عنوان دستاوردهای مهم در این زمینه نام برد:
- Thicknet : از کابل کواکسیال با ضخامت زیاد استفاده میکند (دیگر در شبکههای امروزی استفاده نمیشود).
- Thinnet : از کابل کواکسیال با ضخامت کم استفاده میکند (دیگر در شبکههای امروزی استفاده نمیشود).
- Unshielded twisted pair: کابل utp یا «جفت درهم تنیده شده بدون محافظ» از چهار جفت سیم در کابل تشکیل شده است. بهطوری که هر جفت بهدور یکدیگر تنیده شدهاند.
تقسیم بندی کابلهای درهم تنیده شده بدون محافظ utp
از بین موارد یاد شده، این کابلهای utp هستند که بهشکل گستردهای در شبکههای اترنتی استفاده میشوند، زیرا ارزانتر از دو نوع دیگر هستند و فرایند نصب و عیبیابی آنها سادهتر است. در حالی که کابلهای utp مزایای زیادی دارند، با اینحال، دو عیب بزرگ دارند:
- مستعد تداخل الکترومغناطیسی EMI (سرنام electromagnetic interference) و تداخل فرکانس رادیویی RFI (سرنامfrequency interference) هستند.
- فاصله کابل به مسافت کوتاه 100 متر محدود شده است.
کابلهای مسی UTP که برای مصارف داخلی استفاده میشوند دارای قطر 22 یا 24 گیج (Gauge) هستند. کابل UTP که برای اترنت استفاده میشود دارای امپدانس 100 اهم است، بنابراین نمیتوانید از کابلهای UTP شبیه به کابلهایی که برای تلفنها استفاده میشود در کابلکشی شبکه استفاده کنید. هر یک از هشت سیم داخل کابل، رنگی هستند؛ برخی یکدست و برخی راهراه.
در این کابلها، دو جفت سیم حامل یک ولتاژ واقعی هستند که معمولاً tip (T1-T4) نامیده میشوند و چهار جفت دیگر دارای یک ولتاژ معکوس هستند که معمولا ring (R1-R4) نامیده میشوند. با اینحال، کارشناسان شبکه این سیمها را به ترتیب مثبت و منفی مینامند. یک جفت از یک سیم مثبت و منفی T1 و R1، جفت دیگر T2 و R2 و بههمین ترتیب نامیده میشوند. هر جفت در طول کابل به سمت پایین پیچ خورده است.
دستهبندی کابلهای utp
در اصطلاح فنی کابلهای UTP به گروههای مختلفی تقسیم میشوند که بهآنها Category گفته میشود و از اصطلاح Cat برای توصیف آنها استفاده میشود. در حال حاضر، جدیدترین کابل عرضه شده Cat7 است که در شبکههای 10 Gigabit Ethernet استفاده شده و دسترسی به سرعتهای 10 گیگابیت بر ثانیه را ارائه میکند. لازم به ذکر است که کابلهای Cat8 نیز وجود دارند، اما کاربرد آنها خاص است و تنها در مراکز داده از آنها استفاده میشود. در شکل زیر طبقهبندی کابلهای UTP را مشاهده میکنید.
کانکتورهای کابل utp
هر یک از نقاط انتهایی کابل UTP یک کانکتور RJ-45 دارد که یک کانکتور نری است که به یک پریز RJ-45 ماده متصل میشود. کانکتور RJ-45 شبیه چیزی است که در کانکتور تلفن (RJ-11) میبینید، با این تفاوت که اندازه RJ-45 حدود 50 درصد بزرگتر است و به جای چهار رشته سیم، هشت رشته سیم دارد.
در شبکههای اترنت مبتنی بر مس، دو مولفه اتصالدهنده وجود دارد. یک کانکتور RJ-45 و یک کابل UTP کلاس 5، 5E، 6 و 6A. همانگونه که اشاره شد، کابل UTP دارای هشت رشته سیم (چهار جفت سیم) است. بهطور کلی از دو پیناوت (Pinout) در هنگام سوکتزنی کابلها استفاده میشود که کابل مستقیم (straight-through) و کابل متقاطع (crossover) نام دارد. در اینجا اصطلاح پیناوت به ترتیب اتصال سیمها و پینها در رابط RJ-45 اشاره دارد.
استانداردهای کابلکشی
در بحث استاندارهای کابلکشی و خدمات، استانداردهای مختلفی تعریف شدهاند که استاندارد 568B هم برای کابلهای مستقیم و هم برای کابلهای متقاطع (کراساور) استفاده میشود. در اینجا نکته مهمی که باید به آن دقت کنید ترتیب رنگبندی سیمها در استاندارد کابل شبکه است. بهطور مثال در کابلکشی 568A رنگها به ترتیب به شکل زیر هستند:
- سفیدسبز
- سبز
- سفیدنارنجی
- آبی
- سفیدآبی
- نارنجی
- سفیدقهوهای
- قهوهای
ترتیب رنگ سیمها در استاندارد 568B نیز به شکل زیر است:
- سفیدنارنجی
- نارنجی
- سفیدسبز
- آبی
- سفیدآبی
- سبز
- سفیدقهوهای
- قهوهای
در اینجا چهار عدد از سیمها وظیفه انتقال سیگنال را بر عهده دارند و چهار سیم دیگر برای استفادههای جانبی در نظر گرفته شدهاند. در جدول زیر شماره پینها و رنگ معادل آنها در سیمکشی 568B را مشاهده میکنید.
آمادهسازی کابل straight
متداولترین نوع کابل شبکه، کابل مستقیم (straight) است. برای آمادهسازی این کابل، یک کانکتور RJ-45 در دو سر انتهایی کابل به شکل یکسان و منطبق با استاندارد TIA/EIA 568 قرار میگیرد. در یک کابل straight، سیگنالها از یک طرف به طرف دیگر به شکل مستقیم انتقال داده میشوند. کابل مستقیم برای اتصال دستگاههای غیر مشابه به یکدیگر کاربرد دارد. به عنوان مثال، اتصال یک کامپیوتر به یک سوئیچ یا یک سوئیچ به یک روتر.
نکته: برای آزمون ccna باید در مورد کابلهای مستقیم اطلاعات کافی داشته باشید. به عنوان یک راهنمای کلی به این نکته دقت کنید که از کابل مستقیم برای اتصال دستگاههای غیر مشابه، مثل اتصال کامپیوتر به سوئیچ، کامپیوتر به هاب، سوئیچ به روتر و…. استفاده میشود. شکل زیر نمونهای از نحوه اتصال دستگاههای غیر همسان به یکدیگر از طریق کابلهای straight است.
مشکلات کابل straight و رفع آن
یک کابل مستقیم همیشه برای اتصال دو دستگاه مختلف استفاده میشود و هنگامی که نیاز به اتصال دو دستگاه مشابه باشد (مثلا سوئیچ به یک سوئیچ) استفاده از کابل straight مشکل ساز میشود. به این دلیل که دو سوئیچ هر دو طرف یک سیم، در وضعیت دریافت یا ارسال قرار میگیرند. راه حل برطرف کردن این مشکل بهکارگیری کابل متقاطع (crossover) است. یک کابل crossover ، سیمهای انتقال و دریافت را معکوس کرده و برای اتصال یک کامپیوتر به کامپیوتر یا سوئیچ به یک سوئیچ استفاده میشود. یک کابل اترنت UTP کراساور از دو مجموعه سیم تشکیل شده است و به این صورت عمل میکند که پایه 1 در یک طرف به پایه 3 از طرف دیگر و پایه 2 به پایه 6 وصل میشود.
کاربرد کابل کراس اور crossover
در آزمون CCNA، به یاد داشته باشید که از یک کابل crossover برای اتصال دستگاههای یکسان مثل دو کامپیوتر با هم، دو سوئیچ با هم یا هاب به سوئیچ استفاده میشود.
به طور کلی هنگام اتصال دستگاههای زیر به یکدیگر از کابل کراساور استفاده میکنیم:
- اتصال کامپیوتر به کامپیوتر
- اتصال هاب به هاب
- اتصال سوئیچ به سوئیچ
- اتصال هاب به سوئیچ
- اتصال روتر به رایانه
- اتصال یک کامپیوتر، روتر، یا سرور فایل به رایانه، روتر یا سرور فایل دیگر
نکته: برای آزمون ccna باید بدانید که چه زمانی از کابل مستقیم و چه زمانی از کابل کراساور استفاده میشود. در یک کابل کراساور اترنت، پایههای 1 و 3 در انتهای یک طرف کابل، به پایههای 2 و 6 در انتهای دیگر کابل متصل میشوند.
نکات فنی کابل کشی
گاهی اوقات پریز مادگی کارت رابط شبکه اترنت (NIC) به شما سرنخی از نوع کابل مورد استفاده میدهد. اگر X روی درگاهی باشد و درگاه دیگر برچسب X نداشته باشد باید از کابل مستقیم استفاده کنید. اگر هیچ یک از دستگاهها X ندارند یا هر دو دارای X هستند، از کابل کراساور استفاده کنید. در برخی موارد، این تنظیمات را میتوان بهشکل نرمافزاری از طریق دستورات شبکه یا سختافزاری از طریق سوئیچ بسته درون خطی دوگانه (DIP) تغییر داد تا بتوان از کابلی که داریم بدون مشکل استفاده کنیم.
بیشتر تولیدکنندگان سوئیچها و دستگاههای مصرفی از حسگر خودکار برای تشخیص نوع کابل استفاده میکنند. مثلا ممکن است بتوانید از کابل اترنت مستقیم بین دو سوییچ استفاده کنید. با این حال، برای پاسخگویی درست به سوالات آزمونی باید مطابق با سرفصلها گام بردارید.
کابل کشی فیبر نوری
کابلکشی فیبر نوری معمولاً برای ارائه سرعتهای بسیار بالا و گسترش اتصالات در فواصل طولانی استفاده میشود. به عنوان مثال، سرعت 100 گیگابیت بر ثانیه و مسافت بیش از 10 کیلومتر با استفاده از فیبر قابل پوشش است، در حالی که فناوری مس قادر به پشتیانی از این مسافت با این سرعت نیست. با این حال، کابلکشی فیبر نوری دارای مشکلات زیر است:
- پیادهسازی گران
- عیبیابی سخت
- نصب دشوار
نکته امتحانی: کابل فیبر تحت تأثیر EMI و RFI قرار نمیگیرد، در حالی که کابل مسی تحت تأثیر این تداخلات قرار میگیرد. به دلیل مشکلات مربوط به توزیع و کابلکشی مسی میان ساختمانها در یک شبکه دانشگاهی، کارشناسان شبکه همواره کابلکشی مبتنی بر فیبر را پیشنهاد میکنند.
معمولا دو نوع فیبر برای برقراری ارتباطات دادهای استفاده میشود:
- فیبر چند حالته (MMF)
- فیبر تک حالته (SMF)
فیبر نوری چند حالته:
این فیبر از طول موجهای 850 یا 1300 نانومتری نوری (نور در طیف مادون قرمز، که با چشم غیرمسلح نمیتوانید آنرا مشاهده کنید) برای انتقال بستههای اطلاعاتی استفاده میکند. ضخامت فیبر در نوع چند حالته 62.5/125 میکرون است. علاوه بر این، قطر هسته و روکش (ضخامت کابل واقعی) در بازه 50 تا 100 میکرون قرار دارد. طول موج 850/1300 نانومتر معادل فرکانس در محدوده تراهرتز (THz) است. در فناوری فیبر، انتقال نور از طریق LED انجام میشود، بهطوری که در هنگام ارسال یک سیگنال، منبع نور از روکش داخلی (سپر) اطراف فیبر منعکس میشود. قطر هستهی نسبتاً بزرگ MMF از انتشار حالتهای طولی متعدد (یعنی مسیرهای نوری مختلف) در یک طول موج معین پشتیبانی میکند. بنابراین از اصطلاح چند حالته برای توصیف این فناوری استفاده میشود.
با اینحال، حالتهای چندگانه باعث پراکندگی (گسترش سیگنال) میشوند، بهطوری که سرعت دادههای ارسال شده روی فیبر به محدوده صدها مگابیت بر ثانیه محدود میشود. یک مثال خوب برای توصیف عملکرد این فناوری زمانی است که یک چراغ قوه را نزدیک به دیوار روشن میکنید؛ با دور شدن از دیوار، قطر نور بزرگتر و بزرگتر میشود و پراکندگی بیشتر میشود.
فیبر نوری تک حالته:
SMF در بازه 1300 یا 1550 نانومتر فرایند انتقال نور را مدیریت میکند. برای دستیابی به چنین قابلیتی از لیزر به عنوان منبع نور استفاده میشود. از آنجایی که لیزرها خروجی بالاتری نسبت به LEDها ارائه میدهند، SMF میتواند بیش از 10 کیلومتر را پوشش دهد و سرعتی تا 100 گیگابیت بر ثانیه داشته باشد. به دلیل قطر هستهی بسیار کوچکِ SMF، تنها یک حالت طولی منفرد در یک طول موج مشخص منتشر میشود و به همیندلیل از اصطلاح تک حالته برای توصیف آن استفاده میشود. از آنجایی که تنها یک حالت نوری ساطع میشود،SMF پراکندگی (پخش سیگنال) کمتری نسبت به MMF دارد و میتواند از سرعت داده بسیار بالاتری نسبت به MMF (بیش از 100 گیگابیت بر ثانیه) پشتیبانی کند.
تکنیک تقسیم طول موج
در یک دهه گذشته شاهد پیشرفتهای زیادی در استفاده و استقرار فیبر بودیم. یکی از پیشرفتهای اصلی، مالتی پلکسی تقسیم طول موج (WDM) و WDM متراکم (DWDM) است.
WDM اجازه میدهد تا بیش از دو طول موج (سیگنال) روی یک قطعه فیبر داشته باشیم و به این شکل توانایی افزایش تعداد اتصالات را بهدست آوریم. DWDM دستیابی به طول موجهای بیشتری را امکان پذیر میکند که فاصله آنها با هم نزدیکتر است، بهطوری که بیش از 200 طول موج را میتوان در یک جریان نوری روی یک تکه فیبر مالتیپلکس در اختیار داشت. بدیهی است که یکی از مزایای DWDM این است که انعطافپذیری بهتری داشته و پروتکلها به شکل کارآمدتری قادر به انتقال ترافیک از طریق فیبر هستند.
بهعنوان مثال، یک طول موج را میتوان برای اتصال نقطه به نقطه، طول موج دیگری را برای اتصال اترنت، طول موج دیگری را برای اتصال IP و دیگری را برای اتصال ATM استفاده کرد. استفاده از DWDM مقیاسپذیری خوبی ارائه میکند و بهاپراتورها اجازه میدهد تا اتصالات جدید را بدون نیاز به نصب خطوط فیبر جدید برقرار کنند، بنابراین شرکتها میتوانند در مدت زمان بسیار کوتاهی پس از سفارش اتصالات جدید را اضافه کنند.
اصطلاحات پرکاربرد فیبر نوری
با توجه بهاین که هدف شما از دنبال کردن این دوره شرکت در آزمون CCNA Enterprise و موفقیت در این آزمون است، اجازه دهید در مورد برخی از اصطلاحات پر کاربرد در حوزه فیبر و نحوه تأثیرگذاری آنها بر مسافت و سرعت صحبت کنیم.
یک کابل فیبر نوری از بخشهای مختلف هسته (Core)، پوسته (Cladding)، پوشش (شامل روکش هسته و پوسته (Coating))، روکش مقاوم (Strengthen Member) و روکش خارجی (Outer Jacket) تشکیل میشود.
شاخص شکست (IOR)
روکش داخلی متراکمتر است تا به منبع نور اجازه دهد از آن منعکس شود. در وسط کابل خود فیبر قرار دارد که برای انتقال سیگنال استفاده میشود. در اینجا، شاخص شکست (IOR) (سرنامIndex of Refraction ) بر سرعت منبع نور تأثیر میگذارد که به نسبت سرعت نور در خلاء به سرعت نور در فیبر اشاره دارد. در خلاء، هیچ متغیری بر انتقال تاثیر نمیگذارد. با این حال، هر زمان که چیزی را از طریق یک رسانه مانند فیبر یا مس ارسال میکنید، خود رسانه ویژگیهایی ذاتی دارد که بر انتقال تأثیر میگذارد و باعث تاخیرهای احتمالی میشود. برای اندازهگیری این تفاوتها از معیار IOR استفاده میشود. به بیان ساده، IOR چگالی فیبر را اندازهگیری میکند. هرچه فیبر متراکمتر باشد، نور با سرعت کمتری از آن عبور میکند.
ضریب تلفات (loss factor)
ضریب تلفات (loss factor) شاخصی است که هرگونه از دست دادن سیگنال در فیبر قبل از رسیدن نور به انتهای فیبر را نشان میدهد. در اینجا، افت سیگنال به این معناست که اتصالدهنده (Connecter) به دو تکه فیبر متصل شده است، بنابراین، انتظار یک افت سیگنال جزئی را داریم. البته، هر چه فیبر طولانیتر باشد، احتمال کاهش قدرت سیگنال تا رسیدن به انتهای کابل بیشتر میشود. به این پدیده تضعیف یا به زبان سادهتر افت (attenuation) میگوییم.
خمِش میکرو (Micro bending)
در اینجا دو اصطلاح مهم دیگر نیز وجود دارند که تخریب سیگنال را توصیف میکنند. اولین اصطلاح خمش Micro bending است که بیانگر فشار محوری اعمال شده بر فیبر کابل است. به بیان سادهتر نقطهای از کابل کمی انحنا و خمیدگی پیدا کرده که باعث ایجاد اعوجاج در منبع نور میشود.
خمش ماکرو (Macrobending)
دومین اصطلاح، خَمِش (Macrobending) نام دارد و حالتی را توصیف میکند که منبع نور از فیبر نشت میکند. این مشکل در اثر خم کردن زیاد فیبرها در هنگام کابلکشی پیش میآید. برای غلبه بر مشکل تضعیف سیگنال در فواصل طولانی، میتوان از تقویتکنندههای نوری استفاده کرد که شبیه به یک تکرارکننده یا هاب اترنت هستند. یک تقویتکننده خوب، مانند تقویتکننده فیبر دوپ شده با اربیوم (EDFA) (سرنام erbium-doped fiber amplifier)، یک منبع نور را مستقیماً به منبع نور دیگری تبدیل میکند تا بهترین بازتولید سیگنال اصلی فراهم شود. در نمونههای دیگر، تقویتکنندهها، نور را به سیگنال الکتریکی و بعد مجددا به نور تبدیل میکنند که میتواند باعث کاهش کیفیت سیگنال شود.
استاندارد انتقال سیگنال فیبر
در اینجا دو استاندارد اصلی برای توصیف انتقال سیگنال از طریق فیبر بهکار گرفته میشود:
- سونات شبکه نوری همزمان SONET (سرنام Synchronous Optical Network)
- اسدیاچ سلسله مراتب دیجیتالی همزمان SDH (سرنام Synchronous Digital Hierarchy)
SONET توسط انجمن استانداردهای حاملهای تبادل (ECSA) و موسسه استانداردهای ملی آمریکا (ANSI) تعریف شده است و معمولاً در آمریکای شمالی استفاده میشود. اما SDH یک استاندارد بینالمللی است که در اکثر نقاط جهان (به استثنای آمریکای شمالی) استفاده میشود. هر دوی این استانداردها فریمبندی لایه فیزیکی مورد استفاده برای انتقال منابع نور را تعریف میکنند که شامل سربار انتقال به شرح زیر میشود:
• سربار بخش (SOH) (سرنام Section overhead ) که برای پیوند بین دو دستگاه، مانند تکرارکنندهها استفاده میشود.
• سربار خط (LOH) (سرنام Line overhead) که سربار برای یک یا چند بخش است که دستگاههای شبکه را بههم متصل میکند، مانند هاب.
• سربار مسیر (POH) (سرنام Path overhead) یک یا چند خط که دو دستگاه که فریمها را جدا و مونتاژ میکنند، به یکدیگر متصل میکند، مانند سوئیچهای حامل یا رابط فیبر روتر.
اتصالات رایج sonet و sdh
معمولا از توپولوژی حلقه یا نقطه به نقطه برای اتصال این دستگاهها استفاده میشود. در شبکههای شهری حامل (MANs) (سرنام Carrier Metropolitan Area Networks) رایجترین پیادهسازی بهکارگیری حلقههاست. در اینجا از سوئیچینگ حفاظت خودکار (APS) (سرنام Auto-protection switching) میتوان برای تأمین افزونگی خط استفاده کرد تا در صورت خرابی در خط اصلی، یک خط ثانویه بهطور خودکار به مدار وارد شده و استفاده شود.
جدول زیر نمای کلی انواع اتصالات رایج برای SONET و SDH را نشان میدهد. توجه داشته باشید که SONET از سیگنال انتقال همزمان (STS) (سرنام Synchronous Transport Signal) و SDH از ماژول انتقال همزمان (STM) (سرنام Synchronous Transport Module) برای انتقال سیگنال استفاده میکند.
رایجترین اتصالدهندههای فیبر نوری
نکته دیگری که باید در مورد فیبر نوری بدانید، رایجترین کانکتورهای فیبر نوری و کاربردهای معمول آنهاست که مهمترین آنها عباتند از:
• کانال فیبر (FC) (سرنام Fiber Channel) توسط ارائهدهندگان خدمات در پچپنلها استفاده میشود.
• کانکتور محلی (LC) (سرنام Local Connector) برای تجهیزات سازمانی استفاده میشود و معمولاً به ماژولهای کوچک قابل اتصال (SFP) متصل میشود.
• کانکتور استاندارد (SC) (سرنام Standard Connector) برای تجهیزات سازمانی استفاده میشود.
• اتصال مستقیم (ST) (سرنام Straight Tip) به دلیل طول مقاومت بالا، برای پچ پنلها استفاده میشود.
بهطور سنتی، SC رایجترین نوع اتصالدهنده است؛ اما LCها رایجتر بوده و به شکل گستردهتری استفاده میشوند.
برای آنکه مبحث کابلها را در این مقاله به پایان برسانیم در جدول زیر خلاصهای از تفاوتهای کابلهای مختلف مسی، فیبر نوری و کواکسیال را مشاهده میکنید.
در شماره آینده مبحث فوق را ادامه میدهیم.